داستان بچگانه
زنبور عسل (قصههای کودکانه)
/%D8%B2%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B9%D8%B3%D9%84-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87زنبور کوچولو وقتی چشمانش را باز کرد ساعت ۶ صبح بود و دید که همه مشغول کار کردن هستند،نگاهی به اطراف کرد و با بی میلی برای کار کردن آماده شد.همهی در حال کار کردن بودند، بعضی ها لانه را تمیز می کردند، بعضی دیگر به بچه هایکوچک می رسیدند و عده ای هم راه رو را تمیز می کردند.زنبور کوچولو که دل و دماغ کار کردن نداشت آرام آرام شروع کرد به گرد گیری کندو.در ذهنش یاد بازی دیروزش در دشت گل ها افتاد و دوست داشت کهدوباره به آن جا برود و با دوستان جدیدی که پیدا کرده بود بازی کند.او دیروز با شته ها بازی کرد و بسیار با هم صحبت کردند و خندیدند. دشت گل کنار پنبه زار بود و بسیار زیبا بود.
چگونگی داستانویسی برای کودک!
/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9چگونه میتوان بهترین داستان را نوشت؟ آیا دوست دارید در مورد شخصیتهای کتاب مورد علاقهی خود بنویسید؟ و یا شخصیتهای جدیدی خلق کنید؟ نوشتن داستان میتواند یک چالش واقعی برای سنجیدن دانش شما باشد؟ همانطور که در خواندن و نوشتن یک کتاب و یا تعریف کردن داستانها مهارت دارید، نوشتن کتاب هم مهارتهای خاص خود را دارد. برای کمک به نویسندهی درون خودمان باید از کتابها و نویسندههای مشهور کمک بگیریم و بدانیم که چطور میتوانیم بهترین کتاب را خلق کنیم که جذابیت کافی برای خواندن داشته باشد.